بی زن (زَ) مرکّب از: بی + زن، مرد مجرد. مرد که زن ندارد. عزب. عزیب. اعزب. معزابه. (منتهی الارب) : عزوبه، بی زن و شوهر شدن. (دهار) ادامه... مُرَکَّب اَز: بی + زن، مرد مجرد. مرد که زن ندارد. عزب. عزیب. اعزب. مِعزابه. (منتهی الارب) : عزوبه، بی زن و شوهر شدن. (دهار) لغت نامه دهخدا
بی زن ارمل، بی همسر، تنها، عزب، مجردمتضاد: متاهل ادامه... ارمل، بی همسر، تنها، عزب، مجردمتضاد: متاهل فرهنگ واژه مترادف متضاد